جدول جو
جدول جو

معنی کله خر - جستجوی لغت در جدول جو

کله خر
احمق ابله
تصویری از کله خر
تصویر کله خر
فرهنگ لغت هوشیار
کله خر
((~. خَ))
احمق، ابله
تصویری از کله خر
تصویر کله خر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کله خری
تصویر کله خری
احمقی ابلهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله خراب
تصویر کله خراب
کسی که مغزش خوب کار نکند، تهی مغز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله سر
تصویر کله سر
کلمه ای که از حروف اول پنج کلمۀ کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا که در نزد قدما از علوم سرّی بود، ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کره خر
تصویر کره خر
بچه خر خربچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله دار
تصویر کله دار
کلاه دار، آنکه کلاه بر سر دارد، پادشاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله پز
تصویر کله پز
کسی که کله و پاچۀ گوسفند طبخ می کند و می فروشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله خضرا
تصویر کله خضرا
کنایه از آسمان، چادر لاجوردی، طاق ازرق، طارم فیروزه، چرخ بلند، طارم اطلس، چرخ چنبری، چرخ مینا، چرخ آبنوس، طاس نگون، رواق کبود، طاق مقرنس، چتر آبگون، طاس افلاک، دریای اخضر، چرخ دوّار، خرگاه گردان، چرخ روان، چرخ خضرا، طارم اخضر، رواق فلک، رواق چرخ، طاق خضرا، قلزم نگون، چتر کحلی، طاس آبگون، رواق زبرجد، چرخ مقوّس، چتر مینا، چرخ مقوّس، سقف لاجورد، چرخ آبنوس، گنبد لاجوردی، طارم نیلگون، خرگاه سبز، چرخ نیلوفری، کلّۀ نیلوفری، چرخ روان، طاق کحلی، خرگاه مینا، تشت غربالی، طاق نیلوفری، سقف مینا، چرخ دولابی، طاق طارم، چرخ بلند، طاق لاجوردی، چرخ گردان، چرخ خضرا، چرخ چنبری، چرخ نیلوفری، گنبد کبود، گنبد طارونی، چرخ کبود، چرخ گردان، قبّه خضرا، چرخ دولابی، چرخ مینا، پردۀ نیلگون، طاق فیروزه، چرخ اخضر، رواق نیلگون، طاق مینا، چرخ اخضر، چرخ کبود، چرخ دوّار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله مار
تصویر کله مار
گونه ای قارچ که بدا فقع گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله شق
تصویر کله شق
یک دنده مستبد: پسر کله شقی است، لج کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله دار
تصویر کله دار
آدم مدبر و تیز هوش و سریع الانتقال و با ذوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله خضرا
تصویر کله خضرا
سر شکون سبز، اسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله خشک
تصویر کله خشک
دیوانه مزاجی، کله شقی، یکدندگی دیوانه مزاج، کله شق یک دنده: (خود رای و کله خشک و بدتر از آن کینه یی و نجوش بود)، تریاکی، تخم مرغی که آنرا سرازیر گذاشته خشک کرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله پز
تصویر کله پز
آنکه کله و پاچه و شکنبه از حیوانات (مانند گوسفند) را پزد و فروشد: (مرا کله پز کرده بیدست و پا خبر نیست از پاو از سر مرا)، (طاهر وحید)
فرهنگ لغت هوشیار
آدمی که حالش بهم خورده و از حال طبیعی خارج شده و در حقیقت سرش را بجای پایش گذاشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه یا آنچه کوه را بدرد کوه شکاف: نوک سنان کوه در سینه دوز او از بازوی سپهر کمانکش سپر گشاد. (جوامع الحکایات)
فرهنگ لغت هوشیار
درختچه ای کوتاه از تیره سوسنیها و از دسته مارچوبه ها که ارتفاعش حدود 60 سانتیمتر است. ساقه اش منشعب بساقه های فرعی و منتهی به نوکی خار مانند است. گلها یش کوچک و سبز رنگ و دارای دم گلی است که بصفحات سبز رنگ و برگ مانند چسبیده است. میوه اش سته و برنگ ارغوانی و بقطر یک سانتیمتر است جز جیز چوشت چشت هس پل کول کولر کول کیش کول خس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوله پر
تصویر کوله پر
صمغ انگدان سفید
فرهنگ لغت هوشیار
خرنر (درشت هیکل)، مرددرشت هیکل وبی فرهنگ: گربودنره خراندروی رود آن رحم وان روده هاویران شود. (مولوی فرنظا) گفت کای دب جهول نره خر چندلاف آدمی وکروفرک (بهار 219: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله شق
تصویر کله شق
((کَ لِ شَ))
یک دنده، لجوج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کله دار
تصویر کله دار
((کُ لَ))
خدمتکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کله خشک
تصویر کله خشک
((~. خُ))
دیوانه مزاج، کله شق، یک دنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کله پز
تصویر کله پز
((~. پَ))
کسی که کله و پاچه و شکنبه گوسفند را می پزد و می فروشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نره خر
تصویر نره خر
((~ خَ))
خر نر، مجازاً مرد درشت هیکل بی فرهنگ
فرهنگ فارسی معین
گیاهی چندساله با برگ های بیضی نوک تیز و گل های کوچک سبز رنگ که ساقۀ زیرزمینی و ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، جز، جیز، چوشت، کول، کولار، کول کیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله شق
تصویر کله شق
سرسخت، خودرای، لجوج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله خرابی
تصویر کله خرابی
تهی مغزی بیخردی، عصبانیت تند مزاجی
فرهنگ لغت هوشیار